ایرونی ها

اجتماعی- فرهنگی

ایرونی ها

اجتماعی- فرهنگی

ایرانی یا عرب مسئله این است

سلام به دوستای خوب ایرونی. امروز صبح تو اخبار یه چیز جالب شنیدم که حیفم اومد ننویسم. یکی از مسئولین اقتصادی کشور خبر داده که پس از حذف 3 یا 4 صفر از پول ملی (البته تاثیر این کار تو اقتصاد کشور بماند) برای پول خورد همچون گذشته قراره از واحد دینار استفاده بشه. این گفته از دو جهت برام جالب بود اولاً که همچون کدوم گذشته؟؟!! منظور همون چند صد سال پیش و دوران حکومت اعراب در ایرانه؟؟؟!!! دوماً چرا دینار؟ یعنی هیچ واحد دیگری برای جایگزینی دینار وجود نداره که ما باید دست به دامن اعراب بشیم؟ بعد فرهنگستان زبان و ادب فارسی اصرار داره هر چی کلمه انگلیسی و اروپایی تو زبان ما وارد شده رو به فارسی تبدیل کنه مثل سوییت که به جاش کلمه "سراچه" جایگزین شده یا مثل ماساژ که به جاش "ورزمان" رو جایگزین کرده البته این خبر هم به تازگی منتشر شده ولی کلمات فارسی خودمون اگه با عربی جایگزین بشه هیچ مشکلی نداره؟؟ یعنی تمام مشکل زبان ما زبانهای اروپاییه و عربی از خودمونه؟ نمی دونم باید به این موضوع خندید یا گریه کرد. آقایون مسئولین متوجهید چه کار دارید می کنید؟

مخلص هر چه ایرونی دوستدار ایران و زبان پارسیم هستیم

هر چی میکشیم از دست این زناست

سلام به دوستان خوب ایرونی. والا هر چی می کشیم از دست این زناست. داشتیم تو بهشت زندگیمونو می کردیما. این حوا خانم به زور گذاشت آدم زن ذلیل سیبو بوخوره الان ما داره پدرمون در میاد. آخه آدم عاقل نونت نبود آبت نبود سیب خوردنت چی بود. حالا یه بار سیب خدا تومنی میخری تا یه سال میذاری جلوی مهمون دریغ از اینکه یه دونشو بخورن آخرش مجبور می شی همشو بریزی دور. 

ببخشید اینقدر غر میزنم خب سه روزه هی میام با کلی آب و تاب مطلب می نویسم سرعت اینترنت انقدر پایینه که تا میام منتشرش کنم همش می پره. بعدش دیگه از دوباره نوشتنش پشیمون میشم.  تازه هر وبلاگو سایتی رو که تا قبل عید مطالعه می کردم همش فیلتر شده. البته فکر بد نکینا اینا همش به خاطر خودتونه و هیچ انگی به دولت خدمتگذار نمی چسبه قسمت اول که تقصیر ماهی ای نهنگی کوسه ای شایدم لنگر کشتی ای چیزیه که هیچ ارتباطی به دولت نداره قسمت دومش هم که به خاطر خودتونه که دولت متقبل زحمت شده که به زورم شده همتونو بهشتی کنه. البته جز یه تعداد کم سایت منحرف همشون بازنا اون تعداد اندک سایت فیلتر شده شامل سایتهای مستحجن٬ غیر اخلاقی٬ علمی٬ فرهنگی٬ سیاسی٬ اجتماعی٬ هنری٬ دینی و چند تا وبلاگ انحرافی دیگه هستن و خوشحال باشین که غیر از این چند تا بقیشون همشون بازن. که ما همینجا از دولت خدمت گذار و وزارت فرهنگ خدمتگذار تر و کشورهای خدمتگذارتری که دستگاه های فیلترینگ رو تولید کردن سپاسگذاریم و از اینکه این زحمت به گردنشون افتاده کمال تشکر رو داریم. البته فکر نکنین سایتهایی مثل لغت نامه و ... غیر اخلاقی نبودنا اتفاقاْ اونا غیر اخلاقی سر خودن بالاخره شاید بخواین معنی چهار تا کلمه غیر اخلاقی رو توش پیدا کنین که همین کار راه بهشتو میبنده. 

تازه واسه سال جدید یه خبر خوش تو مایه های خبر خوش هسته ای هم واستون دارم. قراره اینترنت ملی هم تولید بشه که نه تنها هیچ سایت غیر اخلاقی ای نداره می تونید مستقیم با بهشت در ارتباط باشید. البته تو این اینترنت بحث محرم و نامحرم هم رعایت شده و فقط می تونید سایت های محرم رو مطالعه کنید و خلاصه اینکه کمپلت بوی بهشتو میده. 

مخلص همه ایرونیای سایت بد نرو و بهشت برو

همه چیز از همه جا

سلام به دوستان خوب ایرونی. عید نوروز و شروع سال ۱۳۹۰ رو به همه دوستان تبریک میگم و برای همه تون سال خوب و خوشی رو آرزو می کنم. 

امیدوارم تعطیلات به همه تون خوش گذشته باشه. نمی دونم مسافرت رفتین یا تو خونه مهمون داری می کردین.  

ما نیمه اول عید کاشان و اصفهان و شیراز بودیم نیمه دوم عیدم رفتیم ولایت خودمون شمال. خوب بود اتفاقات خوب و بدم داشتیم ولی اگه تو عید به اینترنت هم دسترسی داشتم مطالب جالب زیادی برای نوشتن داشتم که بعضیاش یادمه و بعضیاشو هم فراموش کردم. در کل خوب بود. اولش رفتیم کاشان که طبق معمول دیدنی و جذاب بود و من واقعاْ شیفته مردم خونگرمش شدم. من برای دومین بار به کاشان سفر می کردم و مثل دفعه پیش از خوشرویی و مهمان نوازی مردمش لذت بردم. خانه ها و آثار تاریخی زیبا و دیدنی متعدد شهر و بوی خوش عرقیات در همه جای شهر. من که واقعاْ عاشق شهر کاشان و مردمش هستم و هر بار بیشتر از دفعه پیش از این شهر لذت می برم. بعد از اون رفتیم اصفهان که واقعاْ انسان محو هنر و زیباییهای این شهر می شه البته اون چیزی که قبل از همه چیز توجه آدم رو جلب می کنه تمیزی و نظافت همیشگی این شهره. البته استان اصفهان حسن دیگه ای هم که داره اینه که مثل بعضی از شهرها از مسافرهاش سوء استفاده نمیشه و قیمتها مثل بقیه روزهای ساله و این فرهنگ توریست پذیری بین همه مردمش جا افتاده. البته تو چند خط نمی شه زیباییهای این شهر رو توصیف کرد ولی نمیشه راجع به اصفهان نوشت و یادی از شبهای زیبای زاینده رود و میدان نقش جهان و چهل ستونش نکرد. امیدوارم این میراث برای همیشه حفظ بشه. اون چیزی که توی اصفهان بیشتر از همه چیز توجه منو به خودش جلب کرد محافظت سخت گیرانه مسئولین کلیسای وانک از این اثر تاریخی زیبا بود. واقعاْ وقعتی دیدم که چطور ارمنیان جلفای اصفهان از این اثر زیبا محافظت می کنن و حتی از تکه های کاسه های شکسته شده آن چنان مراقبت میکنن با خودم گفتم ای کاش همه آثار کشورمون اون طور محافظت می شد و اینطور فرسوده نمی شد. نقاشیهایی که اون طور تو خونه های زیبای تاریخی کاشان یا در باغ فین یا تو اصفهان مثل چهل ستون و ... داشت رو به زوال می رفت و توسط یه سری آدم بی فرهنگ کنده می شد و روش یادگاری نوشته می شد اگه مثل کلیسای وانک محافظت می شد برای آیندگان هم چیزی ازشون باقی می موند. 

بعد از دو شب که تو اصفهان بودیم چون می خواستیم زمان تحویل سال تو حافظیه باشیم به سمت شیراز حرکت کردیم البته چون شنیده بودیم که شیراز خیلی شلوغه و محل اسکان گیر نمیاد مجبور شدیم تو مرودشت بمونیم. و واسه چهارشب جا رزرو کردیم. البته موقع تحویل سال  مشکلی واسمون پیش اومد و نتونستیم به حافظیه بریم و صبحش برناممون عوض شد و به تخت جمشید، نماد شکوه ایران باستان رفتیم. اونقدر محو شگفتیها و زیباییهای تخت جمشید علی الخصوص با توضیحات جالب راهنماهاشون که با حوصله به سوال همه توریستها جواب می دادن شده بودم که گرمای شدید ظهر مرودشت رو از یاد برده بودیم. شکوه پارسه از دو جهت انسان رو جذب خودش می کرد هم از لحاظ شکوه و عظمت ایران باستان (که هم آدم ازش احساس غرور می کنه و از طرفی غبطه می خوره که اینجا مجال توضیح دادن نیست.) و از از طرف دیگر عدالت مداری شاهان بزرگ هخامنشی که همیشه سعی میشه یادی ازش نشه که من علتشو نمی فهمم که وقتی دنیا به خاطر وجود کورش بزرگ و داریوش بزرگ به خودش می باله چرا ما غیر از اینکه سعی می کنیم یاد و خاطره این بزرگ مردان رو از یاد ببریم حتی از جیزهایی که مارو به یاد این بزرگان میندازه محافظت نمی کنیم. از ستونهای تخت جمشید گرفته که هر سال فرسوده تر از سال گذشته می شه و از یادگاری های متعددی که روی این بنای زیبا نوشته و کنده کاری شده گرفته تا پاسارگاد که به خاطر سد سیوند قراره به زیر آب بره واقعاْ تاسف آوره. 

تو چهار شبی که تو شیراز بودیم سعی کردیم تا اونجا که بشه جاهای دیدنی و تاریخی این شهر رو ببینیم. این شهر هم شهر زیبا و تمیزی بود و مردم خونگرمی داشت ولی یک سری مسئولین بی مسئولیت داشت که یه خورده واسه ما و چند مسافر دیگه ایجاد ناراحتی می کرد. از جمله اینکه ما چون برای اسکان از تسهیلات فرهنگیان استفاده می کردیم چند نفری مسئول داشت که برخورد خوبی با مسافرین فرهنگی نداشتن و سعی می کردن تا جایی که بتونن به فرهنگیان جا ندن و جاهای خالی رو با قیمت های بالاتر به مسافرین غیر فرهنگی بدن که این حرکت باعث ناراحتی ما و چند نفر دیگه از مسافران فرهنگی شد. 

در کل با تمام اتفاقات خوب و بدش سفر خوبی بود البته چند تا صحنه نا خوشایند هم تو این سفر دیدم که هنوز از یادم نرفته من جمله اینکه تو جاده یه کامیون حمل میوه واژگون شده بود و تعدادی انسان نمای بی وجدان به جای اینکه سعی کنن کمکی کنن یا نگران حال سرنشینان کامیون باشد مشغول دزدیدن میوه های کامیون بودن که واقعاْ صحنه ناراحت کننده ای بود. 

البته یه شوخی هم با مردم دوست داشتنی شیراز هم بکنم. فقط توروخدا اینقدر بوق نزنین من هیچ شهری رو ندیدم که به اندازه شیراز از بوق ماشینها استفاده کنن البته من هم مردم شیراز و هم لحجه زیباشون رو دوست دارم. 

فک کنم واسه امروز دیگه کافی باشه خیلی پر حرفی کردم. از اینکه وقت گذاشتین و مطالب من رو خوندین ازتون سپاسگذارم. 

مخلص همه ایرونیا با هر لهجه و زبان و هر قومی