رامین عزیز اکنون که 9 روز از پرواز روحت به آسمان می گذرد غم بزرگی تمام وجودم را فرا گرفته. به هر گوشه از زندگیم که نگاه می کنم همیشه حضور تو مایه شادی و شادمانی من بوده. نمی دانم چگونه با نبودت کنار بیایم. هر شب قبل از خواب آرزو می کنم حتی شده برای چند لحظه در خواب تو را ملاقات کنم تا لااقل با تو خداحافظی کنم اما نمی دانم چرا دیگر تو را در خواب نمی بینم. شاید خدا هم از بگو بخند های ما لجش در آمده و نمی خواهد ما دیگر همدیگر را ملاقات کنیم. آخرین باری که چند ماه پیش تو را درخواب دیدم خبر مرگت را به من دادند. بارها خواستم تو را از این سفر منصرف کنم اما مرا تنها گذاشتی و رفتی.
رامین عزیز به تو قول می دهم که هر کاری از دستم بر بیاید برای همسر و فرزند خردسال دوست داشتنیت "ارنیکای عزیز" بکنم. هرگز نگاه عاشقانه تو را در زمانهایی که با ارنیکا بازی می کردی از یاد نمی برم.
امیدوارم روحت در آرامش باشد و خداوند انتقام تو را از بد خواهانت بگیرد.
دوست عزیزم همیشه به یادت هستم.